روزهای 17 ماهگی
چندوقتی بود اینجا کم سر زدم اولیش به خاطر بی حوصلگی و یک سری مشکلات بود که خدارو شکر حل شد دومیشم ویروس جدید اینروزا که حسابی فراگیر شده و حتی باعث شده ف ی س بوک هم خلوت بشه وایبر بازی و واتساپ هست منم که از خونواده دور ... خیلی روش ارتباطیه خوبیه خلاصه که روزارو اونجا سپری میکنم یه هفته ای هم شمال بودیم و دیروز برگشتیم....نمیدونم چرا حرفم نمیاد آها اینم بگم 16 مهر روز جهانی کودک و روز تولدم بود....28 ساله شدم... ستیا خانوم وکمک کردن در گردگیری...مرسی عزیزدلمممممم کادوی خاله ندا دخترم همیشه هرچی بخواد خاله ندا بهش نه نمیگه هر وقتم میریم بیرون کلی خوراکی و اسباب بازی براش میخره...مرسی خواهر گلم...
نویسنده :
عاطفه
0:34